“`
پس از انتشار بازی استاکر ۲ در هفته گذشته، امیدوار بودم شاهد سیستمهای بقا جدیدی در کنار ناهنجاریها و مصنوعات آن باشم. تقریباً ۱۵ سال از آخرین بازی استاکر میگذرد و ژانر بقا در این فاصله زمانی پیشرفت قابلتوجهی داشته است. به نظرم میرسید استاکر ۲ بالاخره دارای سیستم ساختوساز واقعی، تعمیر سلاح و زره توسط خود بازیکن به جای پرداخت به شخصیتهای غیرقابل بازی (NPC) و یا سیستم تغذیه پیچیدهتر از صرفاً خوردن غذای خام در زمان فعال شدن آیکون گرسنگی باشد.
اما افسوس که هیچکدام از اینها در بازی وجود ندارد. سیستمهای بقا در استاکر ۲ در طول ۱۴ سال گذشته هیچ تغییری نکردهاند. این موضوع اشکالی ندارد! از بازگشت به منطقه لذت میبرم، حتی اگر (یا شاید به دلیل) هیچ چیز زیادی تغییر نکرده باشد. اما هنوز به دنبال یک بازی جدید هستم تا عطش بقا در من را برطرف کند و فکر میکنم این هفته آن را پیدا کردم.
این بازی “داستانهای قدیمی” (Vintage Story) نام دارد و اگرچه برای من جدید است، اما کاملاً “جدید” نیست. حدود هفت سال است که در دسترس است و در مرحلهی توسعه قرار دارد. مطمئنم بسیاری از طرفداران ژانر بقا آن را میشناسند و گهگاه در مباحث مربوط به بقا به آن اشاره شده است، اما تا به حال آن را امتحان نکرده بودم. یکی از دلایل آن نبودن بازی در استیم و دیگری شباهت ظاهری زیاد آن به ماینکرفت است و من واقعاً از ماینکرفت خسته شدهام. اما خیلی زود متوجه شدم که با وجود ظاهر مشابه، داستانهای قدیمی کاری کاملاً متفاوت انجام میدهد.
هنوز خیلی در بازی پیش نرفتهام، اما اولین نشانهای که نشان داد داستانهای قدیمی صرفاً از ماینکرفت کپیبرداری نکرده است، زمانی بود که شروع به ساخت ابزار کردم. به عنوان مثال، برای ساخت تبر، به جای قرار دادن چوب و سنگ در الگوی مشخصی در پنجره ساخت، مجبور شدم سنگ را جلوی خودم روی زمین قرار دهم و سپس با تراشیدن لبههای آن، به شکل سر تبر برسانم.
اولین فکر من این بود که این کار سرگرمکنندهای است و ساخت ابزارهای اولیه را جذابتر میکند. دومین فکرم این بود که تصور کنم این کار ظریف ساخت را در حالی انجام میدهم که از سرما میمیرم یا در آستانه گرسنگی هستم و یا توسط موجودات خشمگین تعقیب میشوم. با یادگیری اولین مراحل نحوه عملکرد جهان، متوجه شدم که این بازیای است که در آن باید از قبل برنامهریزی کنید و آماده باشید، در غیر این صورت به دردسر بزرگی گرفتار خواهید شد.
با نگاهی دقیقتر به سیستمهای ساخت، متوجه شدم که بسیار پیچیده هستند. فراموش کنید که فقط رابط کاربری آتش را باز کنید، غذا را داخل آن بگذارید و سپس وقتی قهوهای رنگ شد، آن را بیرون بیاورید. اگر واقعاً میخواهید غذا بپزید، باید خاک رس را به شکل قابلمه قالبریزی کنید (نوعی عکس تراشیدن سنگ برای ساخت ابزار).
سپس باید قابلمههای سفالی را در کوره پخت کنید، و این فقط کنار هم گذاشتن چند سنگ برای ساخت کوره نیست. باید گودالی حفر کنید، ظرف سفالی خود را داخل آن قرار دهید، علف روی آن بریزید، چوب برای روشن کردن آتش روی آن قرار دهید، سوخت مانند زغال یا هیزم را روی آن بریزید و سپس آن را روشن کرده و یک روز کامل صبر کنید تا سفال شما به آرامی گرم شود. اگر باران به کوره گودالی شما ببارد، باید از نو شروع کنید، بنابراین ممکن است بخواهید نوعی سقف روی آن بسازید—اما مراقب هر چیزی که قابل اشتعال است باشید، زیرا گرما میتواند باعث ایجاد آتشسوزی واقعی و گسترش آن شود.
اگر از این نوع ساخت دقیق لذت میبرید، در داستانهای قدیمی مقدار زیادی از آن وجود دارد. نگهداری غذا را در نظر بگیرید. میتوانید غذای پختهشده را در قابلمه نگه دارید، اما اگر آن را در یک قابلمه مخصوص با درب (که باید به زحمت آن را بسازید) نگه دارید، مدت طولانیتری بدون فاسد شدن دوام میآورد. و اگر از چربی یا موم زنبور عسل برای آببندی آن قابلمه استفاده کنید، حتی مدت زمان بیشتری دوام میآورد. بعلاوه میتوانید زیرزمینی حفر کنید تا قابلمه را در آن قرار دهید که باعث میشود غذا حتی مدت زمان طولانیتری دوام بیاورد. آیا انجام کارهای تکراری برای به حداکثر رساندن زمان فساد غذا به شما هیجان میدهد؟ بله، من هم همینطور.
از نظر چالشبرانگیز بودن داستانهای قدیمی، باید بگویم: بسیار چالشبرانگیز است. اولین مواجهه من با گرگ خوب پیش نرفت و جهان پر از وحشتهای لاوکرفتی است، حتی اگر بتوانید از تهدیدهای حیات وحش قابلپیشبینی جان سالم به در ببرید. اگر فصلها فعال باشند، زمستان اگر آماده نباشید، وحشتناک خواهد بود و اگر برای اولین بار است که بازی میکنید، مطمئناً آماده نخواهید بود. پیچیدگی سیستم ساخت همچنین به این معنی است که احتمالاً زمان زیادی را صرف جستجو در ویکیها خواهید کرد، اگرچه دارای دفترچه راهنمای آموزشی کاملاً خوبی در داخل بازی است.
اما این بازی کاملاً قابل سفارشیسازی نیز هست و به شما امکان میدهد تنظیمات تقریباً هر چیزی را که بخواهید تغییر دهید: میزان گرسنگی، آبوهوا، سرعت خرابی ابزار و فساد غذا، حتی مدت زمانی که میتوانید نفس خود را زیر آب نگه دارید. میتوانید با افزایش سختی، تجربهای مرگبارتر داشته باشید یا آن را برای ماجراجویی آرامتر تنظیم کنید. این بازی قابلیت مدسازی نیز دارد، بنابراین راههایی برای گسترش سیستمهای قوی موجود در پختوپز، مبارزه، کشاورزی و تقریباً هر چیز دیگری وجود دارد.
در مورد اینکه چرا این بازی در استیم نیست، در بخش سؤالات متداول چندین دلیل قابلدرک ذکر شده است: کسر ۳۰ درصدی که استیم از هر فروش میبرد، زمانی که به آن فکر میکنید بسیار زیاد است و توسعهدهندگان (تیرون و ساراتی، سازندگان سابق مد ماینکرفت) ترجیح میدهند تا زمانی که بازی کاملاً به اتمام نرسیده است، آن را در استیم منتشر نکنند. (میتوانید آن را از Humble و Itch خریداری کنید، اما چند دلار گرانتر از وبسایت رسمی است). توسعهدهندگان داستانهای قدیمی همچنین یک پنجره بازپرداخت انعطافپذیرتر از استیم ارائه میدهند: ۲ هفته یا ۱۰ ساعت بازی، بنابراین نبودن آن در استیم قطعاً به نفع شماست.
داستانهای قدیمی هنوز در مرحله دسترسی اولیه است، اما آنچه تاکنون بازی کردهام، مطمئناً پخته به نظر میرسد و مشتاقانه منتظر هستم تا واقعاً با سیستمهای بقا درگیر شوم، از زمستان جان سالم به در ببرم و کلبه کثیفی که میسازم را به یک پایگاه مناسب تبدیل کنم. هنوز سعی نکردهام مبلمان بسازم، اما حداقل در ساخت تبر خوب شدهام. این یک شروع است.
“`