غارهای کود: دنیایی عجیب و غریب و بینظیر در اعماق
بازی نقشآفرینیِ غارهای کود، انتخاب برتر ما در سال جاری بود؛ یک اثر عجیب و غریب با عمقی شگفتآور در دنیای خیالپردازی پسا-فوتوئیستی.
**لینکلن کارپنتر، نویسنده اخبار:** درباره غارهای کود بسیار میتوان گفت، اما هرگز حس نمیکنم به اندازه کافی گفتهام.
این بازی، نمونهای کامل از بازیهای نقشآفرینیِ مرگبار است: سرزمینی علمی-تخیلی و ویرانشده که در آن سیستمهای مبارزهای پیچیده و شبیهسازیهای تصادفی جهان، بیرحمانه به جان شما میافتند. غارهای کود، گسترهای باورنکردنی از امکانات را ارائه میدهد: من بازی را به عنوان یک بربر دودل آغاز کردم و آن را به عنوان یک عقربمرد بالدار مسلح به تفنگ ریل به پایان رساندم. به عنوان یک تفنگزن سایبورگ وارد شدم و طی چند مرحله و با تغییرات تصادفی در مکانهای ارتقاء، دیگر به تفنگهایم نیازی نداشتم، زیرا چاقوهای پرتابی را با ذهن خود چاپ سهبعدی میکردم. تعداد دفعاتی که بازی را از نو شروع کردم فقط برای امتحان یک ایده جدید برای یک تفنگدار کماندار یا یک مشتزن زرهپوش، به اندازهای است که در اثر مرگ وحشتناک آخرین شخصیتم در ویرانههای زیرزمینی به دست یک مبارز روانی به وجود آمد.
هرچند ساخت شخصیت جدید هیجانانگیز است، اما محیط بازی است که شروع دوباره را جذاب میکند. تاریخ غارهای کود، ناشناخته و طولانی است و هر بار بازی، تنوعی بینظیر از قرنهای بیشماری تمدنهای ویرانشده و وحشتهای فراطبیعی را ارائه میدهد. با کاوش و بررسی مجسمهها، نقاشیها و کتیبهها، به تدریج از این تاریخها آگاه میشوید؛ از سلطانهایی که با چاقوهای شنی ترور شدند، کودکان پیشگوییشدهای که با دهانی پر از مدار متولد شدند و روستاهایی که توسط فرقههای رباتپرست تأسیس شدند.
گنج واقعی غارهای کود، نوشتههای آن است. شخصیتهای غیرقابل بازی، گویش، عادات و اصطلاحات خاص خود را دارند که نشاندهنده تاریخچه آنها در دنیای سورئال غارهای کود است و حتی به موجوداتی که از نظر ما غیرانسانی هستند، احساس انسانیت میبخشد. در عین حال، هر آیتم و موجود، شرحی منحصر به فرد در نثری باشکوه، اسرارآمیز و عمداً پیچیده دارد. موجودات جهشیافته «ظروف الهه دگرگونشونده» هستند؛ مجسمههای قدیمی، «مجسمههای فرسایشیافته» و… در غارهای کود، صندلی، صندلی نیست. این یک «اسکله برای باسن» است!
البته، این بازی افراطی است، اما این افراطها عمدی هستند. این بازی تلاش میکند تا حس یک اثر باستانی از زمانی دور را القا کند و در این کار موفق است. پس از چندین بار مرگ در اثر حمله سگهای وحشی و موجودات اسرارآمیز، بازی کردن غارهای کود مانند خواندن کتابی تاریخی از آیندهای دور و نامعلوم است که زبانی را میخوانید که فقط به اندازه کافی آن را درک میکنید تا مجذوب شوید.
**وس فنلون، سردبیر ارشد:** جهان با وجود غارهای کود غنیتر است. مانند قلعه کوتولهها، شما میتوانید از دور از مزایای آن بهرهمند شوید: داستانهایی که بازیکنانش از مبلمان هوشمند و رشد غیرمنتظره اندامها تعریف میکنند، گنجهای کوچک خودشان هستند. نوشتههای این بازی به خودی خود جذاب هستند و در عین حال، فضای وسیع و گرافیک ساده آن، امکانات زیادی را برای بازیکنان فراهم میکند تا جزئیات ماجراجوییهای خود را بسازند. پتانسیل طنز و احساسی زیادی در بازیهایی وجود دارد که به اندازه غارهای کود، سیستمهای پیچیده دارند. مانند، مثلاً، سر خوردن روی لجن و سقوط به اندازهای طولانی که در راه به مکانی مقدس برسید، یا نامگذاری اسلحهای که با آن تعداد بیشماری میمون را کشتید، یا له شدن در اثر برخورد با یک گرداب فضازمانی، همانطور که برای لن هافر، همکار PC Gamer اتفاق افتاد.
حتی وقتی غارهای کود را بازی نمیکنم، دوست دارم داستانهای سایر بازیکنان را بخوانم. به جز قلعه کوتولهها، EVE Online و شاید , فکر نمیکنم هیچ بازی دیگری داستانهای بهتری ایجاد کرده باشد.
**ایوان لاختی، مدیر استراتژیک:** مصمم هستم در غارهای کود بهتر شوم و در تعطیلات بازی کنم، اگر فقط به این دلیل که این بازی، راهی مناسب برای تجربه اسمهای خاص عجیب و غریبی است که لینکلن به آنها اشاره کرد.