## Project Arc: تجربهای عجیب از یک تیرانداز از بالا
پروژه Arc، یک بازی تیراندازی رقابتی از بالا به پایین است که در دنیای PUBG قرار گرفته است. در یک playtest اولیه، با یک تیم از برگزارکنندگان esports روبرو شدم که توسط Krafton برای شرکت در بازی استخدام شده بودند. آنها با این بازی آشنا بودند، نقشهها را میشناختند و در گوشهها و مجاری پنهان میشدند تا به محض اینکه حواسمان پرت شد، به ما حمله کنند. هر بار که وارد یک اتاق میشدیم یا به طور ناگهانی در راهرویی با دشمنان روبرو میشدیم، با تلفات روبرو میشدیم. این بازی بیشتر شبیه سکانس Cooling Tower در فیلم Aliens بود تا یک نبرد برابر، با این تفاوت که موجودات فضایی سلاحهای نظامی داشتند و با ما دشمنی شخصی داشتند.
با وجود این شکستهای پی در پی، یک پیوند عمیق بین پنج بازیکن به وجود آمد و ما به طور مشترک در برابر این تهدید مشترک ایستادگی کردیم. با دوتا کشتار در مقابل ده کشتار تیم رقیب، حس یادگیری یک بازی یک سال بعد از انتشار را تجربه کردم و آن بازیکنان بی رحم با مهارت بالا در مقابل من ایستاده بودند.
پس از کنار گذاشتن بازیهای یکطرفه، Project Arc کاملاً جذاب بود. تیراندازی از بالا به پایین، ترکیبی از ژانر و زاویه دوربین که به ندرت در بازیهای تاکتیکی مانند SWAT دیده میشود. حرکت در بازی intuitively است و به دلیل عدم کنترل بر محور Y ، می توانید با چرخ موس هدف را به سر یا بدن تنظیم کنید. سختترین بخش بازی، چرخش ناگهانی بدن با فشار دادن کلید ماوس راست بود. این کلید معمولاً برای آماده کردن سلاح استفاده میشود اما در این بازی بدن را 180 درجه می چرخاند. هدف این حالت این است که هدف گیری را آسان کند اما در طول یک ساعت بازی من را کاملاً مختل کرد.
## انفجار از بالا
ما بازی را با Team Deathmatch شروع کردیم. بازی ساده و راحت است. سلاحها نیرومند هستند، health packs در همه جا پراکنده هستند و به دلیل اشتراک خط دید و عدم دید به مناطق خارج از خط دید تیم، اطلاعات visual بازی به طور منطقی واقعی هستند در حالی که بازی در واقع realistically نیست. هر شخصیت یک سلاح اصلی ، سلاح کمکی ، یک ابزار منحصر به فرد دارد و میتوان بین آنها در هنگام مرگ جابجا شد. یک شخصیت با P90 خیلی خوب بود اما من به شخصیت دیگری با M4 و granade launcher علاقه پیدا کردم.
در حالت Demolition، متوجه شدم که Project Arc تا حدودی مدیون Rainbow Six Siege است. تیم حمله کننده یکی از چهار نقطه spawn را انتخاب میکند و به سمت نقطه A یا B حرکت میکند تا یک شیء را قرار دهد. این نقشه در یک بیمارستان قرار دارد و پر از مجاری ، دیوارهای قابل تخریب و مخفیگاه است. تیم دفاع کننده میتوانند با قرار دادن سیم خاردار و تله های انفجاری در راهروها و تقویت کردن دیوارهای قابل تخریب ، کار را برای تیم حمله کننده مشکلتر کنند. این حالت از حالتهای respawn که قبل از آن بازی کردم فشار آورتر است: با مرگ ، شما برای تمام دور از بازی خارج میشوید و اغلب یک دور با یک نبرد فاجعه آمیز ، چه کمین باشد و چه تسلط بر یک اتاق ، تعیین میشود.
به دلیل وجود مناطق بسته ، تیراندازی هایی مانند Project Arc که در آنها تخریب دیوارها وجود دارد ، آشنایی با نقشه خیلی مهم است و من دوست داشتم قبل از آنکه تیم کشتار Krafton ما را منهدم کند ، فرصتی برای یادگیری نقشه داشته باشم. دفاع ما در هر دور معدوم شد و حمله ها اغلب به مرگ ما در گوشههایی که هنوز آنها را بررسی نکرده بودیم منجر شد.
با وجود این مشکلات ، فهم مبانی Project Arc آسان است حتی اگر بیشتر آن از مبانی Rainbow Six Siege باشد. Project Arc بهترین بخشهای بازی تاکتیکی Ubisoft را به طور ساده به خود گرفته است: دیوارهای قابل تخریب ، سیم خاردار ، یک شخصیت که می تواند گاز به هر جایی پرتاب کند اما یک ماسک گاز غیر عملکردی دارد تا بازیکنان را مختل کند. حتی یک شخصیت با یک چکش وجود دارد که می تواند مانند Kool-Aid Man از دیوارها عبور کند.
تأثیر PUBG خیلی کمتر است. به جز یکی از شخصیتها که می تواند به یک گرنید blue zone دسترسی داشته باشد و همه کسانی را که در داخل آن هستند مختل کند ، هیچ چیزی در این بازی به battle royale وابسته نیست. در واقع ، من که حدود هزار ساعت در PUBG در سال های 2017 و 2018 بازی کردهام ، اصلاً نمی دانستم که دنیای PUBG وجود دارد.
با تکمیل کنترل ها و ارائه یک تجربه onboarding مناسب ، می تواند به یک بازی تاکتیکی جذاب و در دسترس برای همه تبدیل شود. پیوند به battle royale بی معنا است و Project Arc بیشتر مانند یک دنیای مستقل به نظر می رسد که به صورت اتفاقی به PUBG چسبیده است ، اما این بازی میتواند گزینه ای سبک برای بازیکنانی باشد که نمی توانند به بازی هایی مانند Rainbow Six Siege علاقمند شوند.